منوچهر نیازی
منوچهر نیازى متولد 1316 تبریز است. او اکنون بیش از 7 دهه است که عمرش را صرف هنر نموده، هنرى که پیوند آن با موسیقى تأثیر شگرفى در خلق آثار شاعرانهاش داشته است. در واقع او تأثیر پذیری روحىاش را با پشتوانۀ عشق به موسیقى کلاسیک به تصاویرى خیال انگیز از طبیعت و انسان تبدیل کرده است. آثارى که بین رئالیسم و رمانتیسم در نوساناند وگاه جهش های بیپروایی به سوى آبستره دارند.
بنمایۀ بیشتر آثار نیازى طبیعت است. آن هم گوشههاى ویژهاى از طبیعت: درخت ها، جنگلها، کومههاى روستایى و گاه آدمهایى که پنهان و آشکار از میان درختان و جنگل هاى انبوه، حقیرانه سر میکشند و ظاهر میشوند... مبهوت، مغموم و تهی و نگاهى ناقد به انسان مدرن که از سالیان جوانى نیازی آغاز و تاکنون ادامه یافته است. سوژۀ انسان در نقاشىهاى او به صورت انبوه در هم فشردۀ انسان هاى هم شکلى هستند که مبهوت و سرگشته، افسرده و مأیوس گاه ناظر مقابل خویشاند و گاه به آرامى در حال برگشتن و رفتن. در انبوه جمعیت انسانى که بصورت فیگورهاى محو شده در پرسپکتیو به نظر مىآیند، هنرمند بر فروپاشى و پوچى فزایندۀ زندگى مدرن و ماشینى امروز اشاره مىکند.
دیدگاهى که منتقد روزنامه آیندگان در تاریخ 1353/7/3 باعنوان «روایتى غمبار از جنگلهاى دور» چنین نوشته است:
«تابلوهاى نیازى همیشه تنهایى عمیقى را به تصویر میکشند که از تنهایى و غم عمیق نقاش اش خبر مى دهند. او حتى در پس برق قرمزهاى درخشان، سبزهاى دلنشین و زردهاى چشمگیرش هم نمى تواند پنهان شود و ملال و بهت خویش را مخفى سازد. نیازى شاعر و روایتگر خوب "تهى ماندن" هاست. او را با ضربه ها و شیارهاى کاردک خشن و رنگهاى سنگینش باید بعنوان یکى از تنها بازماندگان رمانتیک هاى مدرن گرا در نقاشى ایران بپذیریم. کسى که گویى در کار به شیوه ى سورئالیسم نیز حسرت ایام امپرسیونیسم؛ و در شهرهاى دوراز طبیعت امروز هم حسرت شاخه هاى خشک جنگلهاى دور دست را مى خورد.»
او هنرمندى است که همچنان به تلاش خود در کشف عرصه هاى نو در هنر و کسب تجربه هاى جدید ادامه داده و همواره پویایى اش را حفظ کرده است.
مژده طباطبائی
دیماه ١٣٩٣
مجموعه آثار