EN
356
A
کپی شد

پرویز تناولی

پرویز تناولی

پرویز تناولی در زمرۀ مهم‌ترین و تأثیرگذارترین هنرمندان ایرانی، زادۀ 1316 در تهران است. او در دوران کودکی و نوجوانی مدتی را به آموزش موسیقی گذرانده و همین موضوع در تعدادی از کارهای دهه‌های چهل و پنجاه او دارای نمود است. تناولی پس از طی دوران هنرستان وارد دانشکدۀ هنرهای زیبا شده و در رشتۀ مجسمه‌سازی نام‌نویسی کرده و ادامه تحصیل می‌دهد، در همین دوران یعنی نیمۀ دهۀ سی خورشیدی نمایشگاهی متفاوت از حجم‌هایش برگزار می‌کند که نشانی از علاقۀ تناولی به تعدادی از ابزارهای زندگی روزمره است. او در همین سال‌ها به ایتالیا رفته و ادامۀ تحصیلات هنری خود را نزد مارینو مارینی مجمسه‌ساز برجستۀ ایتالیایی گذرانده و با حجم به شیوۀ غربی آشناتر شده و سپس به ایران بازمی‌گردد. با آنکه در ابتدای دهۀ چهل خورشیدی تناولی در حال گذراندن دهۀ بیستم زندگی خود است، اما بسیاری از هم‌نسلانش از برخورد نامتعارف او با حجم آموخته و از او الهام می‌گیرند. تناولی به شیوۀ گذشتگان و هنر باستانی ایران معنا را نه صرفاً با ساخت اثر بلکه با ارائۀ دست‌ساخته‌های روزمرۀ زندگی ایرانیان به شیوه‌ای نوین می‌جوید. در ابتدای دهۀ چهل نمایشگاهی از تناولی برپا می‌شود که از ابزارها، شیوه‌ها و محمل‌های بیانی متفاوت و مختلفی برای ارائۀ اثر بهره برده است: نئون، لامپ، پلکسی، گچ، مس، قفل و غیره بازنمودی تازه به عنوان ابژۀ هنری یافته و دید بسیاری از هنردوستان نسبت به حجم با این نمایشگاه تغییر می‌کند. در همین دوران است که کریم امامی منتقد مشهور گروهی از هنرمندانی که در کار تلفیق عناصر هنر ایرانی با هنر غربی هستند را متعلق به مکتب سقاخانه می‌داند، اگر چه سقاخانه مختصات گسترده‌ای دارد اما تناولی در دهۀ چهل در تقسیم‌بندی‌های سبک‌شناختی جز مکتب سقاخانه قلمداد می‌شود. گفتنی است برخورد متفاوت تناولی با حجم همواره تمام پیش‌برداشته‌ها نسبت به حجم را در پرانتز نهاده و و لذا به دشواری بتوان او را در دسته‌بندی‌های مرسوم قرار داد. در همین دهه تناولی پژوهش‌های میدانی خود در مورد هنر ایرانی به ویژه فرش، گبه، گلیم، جاجیم، زیورآلات، خورجین و غیره را آغاز کرده و حاصل این پژوهش‌ها در دهه‌های بعدی به صورت کتاب، نمایشگاه و عکس به دست مخاطبان و دوستداران هنر قرار می‌گیرد. هیچ‌های تناولی نیز در دهۀ چهل خورشیدی آغاز شده و تا امروز ساخت آن‌ها به شیوه‌ها، تکنیک‌ها و بیان‌های مختلف هنری امتداد یافته است. به جز موارد گفته شده، تناولی با شناخت دقیق از برخورد بی‌واسطۀ تن با زیورآلات وارد ساخت و ایده‌پردازی جواهر و جواهرسازی معاصر شده و در این زمینه نیز با برخوردی دیگرگونه و متفاوت، مخاطبان را با دیدی تازه آشنا می‌کند. تناولی به لحاظ شمول تحقیقات و گسترۀ آثار شاید در هنر معاصر و مدرن ایران یگانه است. افق دید و بینش گستردۀ او نسبت به هنر، روند هنری‌شدگی ابژه‌های روزمره، پژوهشی محور بودن نمایشگاه‌ها و ارائه‌هایش، نمایشگاه‌های مختلف در ایران و کشورهای مختلف جهان، دید صائب او در جمع‌آوری آثار هنری، معلمی مستمر و بسیاری دیگر از فعالیت‌های او چهره‌ای کم‌نظیر از او ساخته است.

سهراب احمدی