منوچهر نیازی، استاد رنگهای محدود
منوچهر نیازی هنرمندی منظم، پرتلاش و پرتوان است با تخیلی عمیق، بشردوستانه و عاشقانه که ترجمانی از طبیعت زیبای ایران را از دل آشفتگی و بینظمی به ارمغان میآورد. همانگونه که خودش اذعان داشته: «هنر یعنی خلق نظم از بینظمی و نه برعکس».
نگریستن به مناظر نیازی، تسلیم تام خویشتن به دنیایی فانتزی است. او منظرهای طبیعی را میکشد، اما نه عکاسانه بلکه به سبک «رئالیسم رومانتیک». سبکی که طبیعت میبایست در تجارت هنر داشته باشد.
به گفته خود، او در ابتدا به هارمونی های بدست آمده از درجات بی نهایت و واریاسیون های بی شمار رنگ ها علاقمند شده است. گویی این رنگها درنقاشی نیازی قلاب بافیهایی بر بوم هستند. به همان حس و حال که یک نخ بر روی قلاب بافی به نظر میرسد و نخهای دیگرکم و بیش به نسبت اهمیتشان دیده میشوند و بدینسان تمامی آنها با هم یک هارمونی را ایجاد میکنند. قلاب بافی های نیازی از درجات لطیف و نزدیک به هم رنگها مردم را سر درگم میکند. جماعتی که آمدهاند تا بومهای پر هیاهو و رنگارنگی را تماشا کنند که بر سر دیده شدن و جلب نظر بر دیوارهای گالری با یکدیگر رقابت میکنند.
نمیتوان مناظر نیازی را با مناظر کنستابل، کلود و یا (ژاکوب) روسیدال یکسان فرض کرد. چرا که بر خلاف این غولهای هنر، تکنیکهای رنگ و روغن نیازی به آبرنگ نزدیک تر است. در نگاه یک نقاش سنتی به شیوه رنگ و روغن، این نوعی توهین به ارزشها و سنتهای آنهاست. اما وقتی در برابر یکی از منظرههای نیازی میایستی خیلی زود فراموش میکنی که هنرمند شاید اهانتی را مرتکب شده باشد.
از آخرین باری که آثار منوچهر نیازی چنانکه باید درک و ستایش شوند، زمان قابل توجهی گذشته است. شاید اکنون این گذر زمان امکان تحلیلی متعادلتر، ملایمتر و فارغ از تأثیر توجهات آنی فراهم آورده باشد. امروز طلا، نقره، روغن ها، تمپرا، لعاب های شفاف و خاص، فرشهای کمیاب و حس غریبی از خلاقیت عناصر، نگرش جدید و پویای وی را به هنر کلاژ تشکیل میدهند.
با هر کلاژ به صورت مسئلهای جداگانه برخورد میکند به گونهای که بعدها درباره رنگبندی مناسب، نور، بافت و ریتم هر موضوع نیز تصمیم گرفته است. همچنین ترکیببندی هرکدام، ملهم از جنبشی مناسب است؛ به طوری که دورههای آغازین آثارش دارای میزانی کند و ریتم تصاویر اوج گیرنده است. دوران میانی آثارش دارای ریتم و ضرباهنگ و در نهایت آثار دوران معاصرش دارای جنبشی آرام و عظیم است. حرکت یکی از عناصر بنیادی کلاژهای کنونی منوچهر نیازی است. اما حرکت، رنگ و ریتم تنها عناصر حیاتی کلاژهای امروزین او نیستند بلکه تلفیقی از یک نگرش منحصر به فرد از احساسات عمیق و ریشه دار مردی است که یک هنرپیشه تمام عیار و خوانندۀ تعلیم دیدۀ اپرا نیز هست. کسی که توانایی های طراحی استادانهاش او را قادر میسازد تا در زمینههای متنوع هنر نقاشی فعالیت کند. کیفیت بی زمان کلاژهایش او را از دیگران متمایز می سازد.
دکتر هارپر جانسون (نقاش، تاریخ شناس و منتقد)