معماگونگی منحصر بهفرد اثر در نقاشی مهدی سحابی
از نقطه نظرِ نشانه-معناشناسی هنر تأثیر معناست؛ تأثیر هنر یا ادراک هنری رخدادی زیبایی شناختی، عاطفی و شناختی میباشد که در همۀ آثار هنری حضور دارد. این تأثیر نتیجۀ روندی است که ما میتوانیم آنرا با نام هنریشدگی بازسازی نماییم. بنابراین باید حد و مرز موضوع (اثر) را تعیین کرد که با روندی به نام (هنریشدگی) تأثیری ایجاد میکند (هنر) . اثر نقاشانه به تصاویر محدود نمیشود. بلکه یک موضوع نشانه-معنا شناختی ترکیبی است، هیبریدی متشکل از روند، حاملها، مادهها، انرژیها و هر آنچه به اثر شیوۀ حضوری اجتماعی و فرهنگی میبخشد.
مواردی که گفتیم دقیقاً در مورد آثار مهدی سحابی صدق میکند؛ در این مقاله، ما قصد نداریم کلیت آنچه از آثار او به دست میآید را بررسی نماییم، ما خود را محدود به یک امر اساسی خواهیم نمود: یک اثر برای سحابی همواره یک سِری است که این شیوۀ او برای ساختن و خلق اثر هنری است. بنابراین، ما در سریهای نقاشانۀ او این مطالب را بررسی خواهیم نمود 1) تنشهای ویژۀ «تصویرسازی جدید» و بیانهایی از کاربرد بینا-تصویری؛ 2) بررسی همگنیها و ناهمگنیها که در بیان سِریگونه و چند خطی از هم میگذرند؛ 3) کار لایههای نقاشانه و سطوح کنشگرایانه و تجربهگری پویاییهای امر تخیلی.
روند هنری شدگی، در تولید همانند تفسیر، روند شهود است. (نخستین سطح نقاشی > ترکیب > تفسیرجوهری > تخیل).
ژَک فونتنی (نشانه-معناشناس، استاد بازنشستۀ دانشگاه لیموژ ،فرانسه.)
برای مطالعۀ کامل مقاله به کتاب تکاپوی معنا مراجعه فرمایید