مجموعه هویت چهل تکه
در مجموعۀ پیشرو تجربهگرایی، اهمیتِ اتفاق در کار، بداههپردازی و همینطور بهرهگیری از مواد به ظاهر بیمصرف و بازیافتی، خود موجبِ شکلگیری ساختارِ صوری و معنایی نقاشی شده است. اهمیتِ بداهه و تجربه در اثر هنری، سبب توجه هنرمند به پالتهای رنگ نقاشی بوده که واجد ویژگیهای گفته شده است. زیبایی و ترکیبِ رنگهای خشک شدۀ روی پالت همچون تجربهای ناب و یگانه، خود گویای یک اثر هنری است: رنگهای درهم تنیده، بافتهای متنوع، پَستی بلندیها و بازیِ بی هدف و جسورانۀ رنگها با هم دنیای نوینی از فرم و معنا را ساخته که جذابیت خود را از بداهگی وام میگیرند. به لحاظ معنایی، پرتره به جز ساختار ظاهریِ در حال زوال و خشکشده، مبتنی بر وجود انسانهایی لایه لایه و در حال تجزیه است و این لایههای تنیده و پیچیدۀ رنگ به نوعی به لایههای وجودی هر انسان به ویژه در تشکل پرترهاش ( پرتره در معنایی ظاهری و اخلاقی ) اشاره دارد. بدین ترتیب زوال مفهومی است که هم در فرم و هم در معنا رخ میدهد.