بی کرانه

«بیکرانه» عنوان نخستین نمایشگاه انفرادی نقاشیهای آلیس ورشو در گالری مژده است.
آلیس ورشو در مجموعۀ بیکرانه دو نوع ساختار زمانی را به مقابله میکشاند: ساختار کمی و کیفی. ساختار کمی مبین وجه تقسیم زمان به فواصل ممتدِ روزها، فصلها و سالهاست. اما ساختار کیفی خارج از این حیطه بوده و نوعی ساختمان درونی و بازهای برای روند زندگی میسازد. در این معنا هنرمند با ورود به دنیای اساطیر، آفرینش آدمی و داستانهای مرتبط با آن نوعی میل و خواستِ بازگشت به زمان کیفی را مطرح میکند که در آن عبور و گذشت زمان معنا نداشته و معنا با نوعی سکون، تمدد و در عین حال پویایی و سلطۀ مطلق امر خیر همراه است. بدین ترتیب او در آثار خود نه تنها از ساختارهای کمی، گذرا و تکراری فاصله میگیرد، بلکه با سفر به سرزمین اساطیر و اساطیرالاولین ما را به دیدن، فهم و ادراک استیلای نوعی از اخلاق اساطیری دعوت میکند که همه چیز در نور و خیر مطلق بوده و بدی هنوز در وجود نیامده است و از این رو نقاشی عرصۀ درنگ و بازخوانیِ پویایی آفرینش و داستان آن است.
سهراب احمدی
آلیس ورشو در مجموعهی اخیر نقاشیهای خویش موضوع آفرینش و همآمیزی آدم و حوا را به تصویر کشیده است. عناصر نقاشیهای او بیتکلف و سادهاند. زمین و آب و آسمان و درخت و انسان در چینشی انتخابی و روان، فضای اسطورهای نقاشیهای او را میسازند. در ژرفترین یا بالاترین جهان آغازین، زمین به مثابهی مادر زایای انسان است. در این سطح هر نوزایی به مثابه بازگشت به سرچشمههای و تکرار زایش کیهان است این نقاشیها انگار در شروع پیدایش و در اقلیمهای اساطیری هستند و به همین دلیل انسانها بی صورت نقاشی میشوند، یا مار و درخت و آب در پالودگی ویژهای تصویر شدهاند.
آب را و خاک را بر هم زدی
زآب و گل، نقش تن آدم زدی
(مولانا ، مثنوی معنوی)
در روایات دینی آدم از خاک آفریده میشود و حوا از پهلوی چپ آدم به وجود میآید.
مار در روایات خاور نزدیک هم نمادی از یک موجود شیطانی و هم نمادی از موجودی عاقل است. در روایت گیلگمش و داستان پیدایش موجودی شوم است و در روایات شرق باستان نماد خرد و زندگی. این دو وجه در نقاشیهای ورشو دیده می شود، در جایی آدم و حوا را یکی کرده و در جایی دیگر مایهی جدایی آنان از بهشت است.
آدم و حوا در نقاشیهای ورشو انگار همان مشی و مشیانهاند که هنوز رابطهی انسان و گیاه و زمین و آسمان در آنها گسسته نیست و آبها و برگها و آسمان مانند جریانی در آنها راه دارند.
ورشو به این شکل نقاشیهای نمادین خویش را در فاصلهی زبانی میان بیانگری مفهوم گرا، پرداخت ناییو و فرمگرایی پر قدرت نگاه میدارد و به این شکل نقاشیهایی را برای فکر کردن به جهان آغازین در پیش روی ما قرار می دهد.
بهنام کامرانی