EN
440
A
کپی شد
نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو

بی کرانه

بی کرانه

«بی‌کرانه» عنوان نخستین نمایشگاه انفرادی نقاشی‌های آلیس ورشو در گالری مژده است.

آلیس ورشو در مجموعۀ بی‌کرانه دو نوع ساختار زمانی را به مقابله می‌کشاند: ساختار کمی و کیفی. ساختار کمی مبین وجه تقسیم زمان به فواصل ممتدِ روزها، فصل‌ها و سالهاست. اما ساختار کیفی خارج از این حیطه بوده و نوعی ساختمان درونی و بازه‌ای برای روند زندگی می‌سازد. در این معنا هنرمند با ورود به دنیای اساطیر، آفرینش آدمی و داستان‌های مرتبط با آن نوعی میل و خواستِ بازگشت به زمان کیفی را مطرح می‌کند که در آن عبور و گذشت زمان معنا نداشته و معنا با نوعی سکون، تمدد و در عین حال پویایی و سلطۀ مطلق امر خیر همراه است. بدین ترتیب او در آثار خود نه تنها از ساختارهای کمی، گذرا و تکراری فاصله می‌گیرد، بلکه با سفر به سرزمین اساطیر و اساطیرالاولین ما را به دیدن، فهم و ادراک استیلای نوعی از اخلاق اساطیری دعوت می‌کند که همه چیز در نور و خیر مطلق بوده و بدی هنوز در وجود نیامده است و از این رو نقاشی عرصۀ درنگ و بازخوانیِ پویایی آفرینش و داستان آن است.

سهراب احمدی

 


آلیس ورشو در مجموعه‌ی اخیر نقاشی‌های خویش موضوع آفرینش و هم‌آمیزی آدم و حوا را به تصویر کشیده است. عناصر نقاشی‌های او بی‌تکلف و ساده‌اند. زمین و آب و آسمان و درخت و انسان در چینشی انتخابی و روان، فضای اسطوره‌ای نقاشی‌های او را می‌سازند. در ژرف‌ترین یا بالاترین جهان آغازین، زمین به مثابه‌ی مادر زایای انسان است‌. در این سطح هر نوزایی به مثابه بازگشت به سرچشمه‌های و تکرار زایش کیهان است‌ این نقاشی‌ها انگار در شروع پیدایش و در اقلیم‌های اساطیری هستند و‌ به همین دلیل انسان‌ها بی صورت نقاشی می‌شوند، یا مار و درخت و آب در پالودگی ویژه‌ای تصویر شده‌اند.

آب را و خاک را بر هم زدی
زآب و گل، نقش تن آدم زدی
(مولانا ، مثنوی معنوی)

در روایات دینی  آدم از خاک آفریده می‌شود و حوا از پهلوی چپ آدم به‌ وجود می‌آید.

مار در روایات خاور نزدیک هم نمادی از یک موجود شیطانی و هم نمادی از موجودی عاقل است. در روایت گیلگمش و داستان پیدایش موجودی شوم است و در روایات شرق باستان نماد خرد و زندگی. این دو وجه در نقاشی‌های ورشو دیده می شود، در جایی آدم و حوا را یکی کرده و در جایی دیگر مایه‌ی جدایی آنان از بهشت است.

آدم و حوا در نقاشی‌های ورشو انگار همان مشی و مشیانه‌اند که هنوز رابطه‌ی انسان و گیاه و زمین و آسمان در آن‌ها گسسته نیست و آب‌ها و برگ‌ها و آسمان مانند جریانی در آن‌ها راه دارند.

ورشو به این شکل نقاشی‌های نمادین خویش را در فاصله‌ی زبانی میان بیانگری مفهوم گرا، پرداخت ناییو و فرم‌گرایی پر قدرت نگاه می‌دارد و به این شکل نقاشی‌هایی را برای فکر کردن به جهان آغازین در پیش روی ما قرار می دهد.

بهنام کامرانی

  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /
  • نمایشگاه نقاشی‌های آلیس ورشو «بی کرانه» /