مجموعه آتاراکسیا
آدمهایــی کــه در کابوسهــا احضــار میشــوند، صدایــی ندارنــد وتنهــا شــمایلاند. آنــان در ســکوت بــه مــا خیــره میشــوند تــا مــا را ارجـاع دهنـد بـه جهانـی محتضـر و از همین روسـت کـه کل آن انـگار یــک پــرده از دوزخ اســت. نقاشــیهای عظیــم مرکباتچــی بریدههایــی از ایــن پــردۀ دوزخانــد بــا ایــن بصیــرت مکاشــفهآمیز کــه آن را بــا امــری از تاریــخ و امــر روزمــره پیونــد میزنــد تــا نشــان دهــد در پسِ پشــت کرختیهــای همیــن زندگــی روزمــره یــک جهــان ازجا دررفتــه رخ پنهــان کردهاســت. اینهــا صحنههاییانــد از یــک نمایــش هولانگیــز کــه درســت در لحظــۀ شــروع منجمــد شــدهاند. آدمهــای تنهایــی کــه بــه بریدههایـی از روزنامـه ضمیمـه شـدهاند انـگار بیانـی تصویـری از یـک تکگویــی منجمدنــد. از آنســو ســهلتههایی کــه در آن آدمهــا بــا نـگاه خیرهشـان بـه مـا چشـم دوختهانـد و در پشـت خیـل محتضـران آمـادۀ یـک رقـص آیینـی هولناکانـد، گویـی همـه منتظـر شـروع نمایـش دوزخیانـد و نمایـش امـا در همیـن لحظـه، در همیـن تصویـر، منجمـد شـده و پایـان یافتـه اسـت.
محمد رضاییراد